بیماری های مهم چغندر قند و معرفی آن ها
بیماری های مهم چغندرقند در ایران تا کنون ۱۳ بیماری قارچی، دو بیماری باکتریایی، هفت بیماری ویروسی، یک بیماری فیتوپلاسمایی و سه نماتد به عنوان عوامل بیماریزای این محصول گزارش شدهاند.
بیماری های مهم چغندرقند
در کشت پاییزه در ایران، عمدتاً بیماریهای لکهبرگی سرکوسپورایی، و پوسیدگی ریشه اهمیت دارند. درخصوص مدیریت بیماریها، با وجود آنکه، روشهای زراعی و تدابیر خاصی برای جلوگیری از آلودگی مزرعه توصیه شده است.
اما مدیریت بیماری در عمل بر استفاده از رقمهای مقاوم استوار است. به طور کلی، میتوان اظهار کرد که در کشت پاییزه، خسارت آفات و بیماریها نسبت به کشت بهاره کمتر است.
ما در این مقاله قصد داریم شما را با بیماری های مهم چغندرقند آشنا کنیم.
معرفی انواع بیماری های مهم چغندرقند
مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه یکی ازشایع ترین بیماری های مهم چغندرقند
چغندرقند از زمان کشت بذر تا زمان برداشت و حتی پس از آن در سیلوی کارخانه مورد حمله قارچهای خاکزاد متفاوتی قرار میگیرد که باعث ایجاد خسارت میشوند. برخی از قارچها قبل از جوانهزنی، با آلوده کردن بذر، باعث پوسیدگی بذر میشوند.
گاهی اوقات بذر پس از جوانهزدن و قبل از خروج از خاک و یا پس از خروج از خاک، مورد حملهی قارچها قرار میگیرد که در اینصورت، به اصطلاح بیماری مرگ گیاهچه حادث شده است.
طی فصل رشد نیز بوتههای چغندرقند مورد حمله ی قارچها قرار میگیرند و در اثر پوسیدگی کامل ریشه، بوتهمیری رخ میدهد. پس از برداشت نیز ریشههای سیلو شده توسط قارچهای مختلف دچار لهیدگی و فساد شده و در سیلو از بین میروند.
عوامل قارچی عامل پوسیدگی بذر و مرگ گیاهچه، باعث پوسیدگی ریشه، بوتهمیری و فساد پس از برداشت میشوند. به همین دلیل، این عوامل اهمیت زیادی دارند و هر ساله خسارت زیادی به بار میآورند.
با توجه به این که امروزه بذر چغندرقند به صورت ضدعفونی شده در اختیار کشاورزان قرار میگیرد و کارخانههای قند نیز سعی بر حداقل زمان نگهداری ریشه در سیلو دارند، لذا پوسیدگی ریشه و بوتهمیری ناشی از عوامل قارچی در بیشتر مناطق چغندرکاری در دنیا و ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است.
علائم بیماری:
نبود گیاهچه روی خطوط چند روز پس از کاشت و یا گیاهچههایی با علائم سیاه شدن محور زیر لپه و پوسیدگی ریشه از علائم بیماری مرگ گیاهچه است.
در اثر حملهی قارچهای مختلف، ممکن است بذر پیش از سبزشدن، دچار پوسیدگی و فساد شود و یا اینکه پس از جوانهزنی و پیش از خروج از خاک از بین برود که در اینصورت، علائم بیماری به صورت عدم سبز و یا بد سبز شدن روی خطوط کشت نمایان خواهد بود.
در برخی موارد نیز گیاهچه بعد از خروج از خاک، مورد حملهی عوامل بیماریزا قرار میگیرد که به آن مرگ گیاهچه بعد از خروج از خاک میگویند .
اولین نشانهی بیماری پوسیدگی ریزکتونیایی ریشه و طوقه چغندرقند پژمردگی ناگهانی و زردشدن برگها همراه با زخمهای قهوهای تیره در قاعدهی دمبرگها است. چنین برگهایی پس از اضمحلال، میمیرند ولی همچنان به طوقه چسبیده باقی میمانند.
نحوه قرار گرفتن برگهای خشک شده روی بوته به شکل ستارهای است. ریشهها درجات متفاوتی از پوسیدگی قهوهای تا سیاه رنگ را نشان میدهند که معمولاً از ناحیه ی طوقه شروع و تا انتهای ریشهی اصلی ادامه مییابد.
ظهور شانکر یا شکافهای عمیق در ناحیه ی طوقه و در کنارههای ریشههای بیمار، امری عادی است. بیماری معمولاً در مزرعه به صورت لکههای بزرگ شامل گیاهان مرده و بیمار تظاهر مییابد.
پوسیدگی ریشه ناشی از فیتوفترا و پیتیوم در اندامهای هوایی به صورت زردی برگها، پژمردگی و در نهایت بوتهمیری بروز میکند. علائم بیماری روی ریشه معمولاً به صورت پوسیدگی نرم و آبکی به رنگ قهوهای تا سیاه است.
در استان خوزستان، عمدتاً پوسیدگیها در اواخر دوره رشد از این نوع هستند.
پوسیدگی ریشه توسط قارچ ماکروفومینا نیز در برخی از مناطق مشاهده میشود. در این نوع پوسیدگی که بهصورت پوسیدگی خشک است، روی قسمت پوسیده اسکلروتهای ریز سیاه قارچ قابل مشاهده است.
خسارت بیماری:
بیماریهای مرگ گیاهچه و بوته میری در درجهی اول موجب کاهش تراکم بوته میشود. پوسیدگی ریشه علاوه بر کاهش تراکم بوته، موجب کاهش کیفیت محصول نیز میشود.
متوسط درصد قند ریشههایی با شدت آلودگی سه تا چهار (در مقیاس صفر تا هفت که در آن صفر به منزلهی بوتهی سالم و هفت، بوتهی کاملاً پوسیده تعریف شده است)، به میزان نصف ریشههای سالم است.
میزان املاح معدنی سدیم، پتاسیم و نیتروژن مضر در ریشههایی با شدت آلودگی متوسط (۳-۴) و شدید (۵-۷) دو تا سه برابر ریشههای سالم گزارش شده است.
به این ترتیب، استفاده از ریشههایی با شدت آلودگی بالا جهت استحصال قند توصیه نمیشود. چنین ریشههایی در سیلو از طریق پوسیدگی ریشههای مجاور، موجب افزایش خسارت بیماری میشوند.
بیماری لکه برگی سرکوسپورایی چغندرقند
لکهبرگی سرکوسپورایی از مهمترین، شایعترین و مخربترین بیماریهای برگی چغندرقند در سطح جهان است.
بررسیها نشان میدهدکه این بیماری تحت شرایط محیطی گرم و مرطوب (میانگین دمای ماهیانه طی فصل رشد، بیش از ۲۰ سانتیگراد و میانگین بارش بیش از ۸۰ میلیمتر) بیشترین خسارت را به چغندرقند وارد میکند.
این بیماری باعث کاهش عملکرد و کیفیت محصول میشود. همچنین بیماری موجب میشود ریشههای چغندرقند مستعد آلودگی به پوسیدگیهای انباری شوند و قابلیت انبارداری آنها کاهش یابد.
این بیماری میزان قند و مواد معدنی محلول در ریشه را تحت تاثیر قرار میدهد. در گیاهان آلوده، درصد قند کاهش و ناخالصیهایی نظیر سدیم، پتاسیم، نیترات، آلفاآمینواسیدها و بتایین افزایش مییابد و بنابراین ، علاوه بر کاهش عملکرد ریشه و درصد قند، کیفیت فرآوری نیز افت میکند.
در ایران، بیماری بیشتر در کشت پاییزه در استان خوزستان و گلستان خسارتزا است و علائم بیماری معمولاً طی اواسط اسفند ظاهر و طی فصل بهار توسعه مییابد.
علائم بیماری:
علائم بیماری در ابتدا به صورت لکههای حلقوی نکروزه به قطر تقریبی سه تا پنج میلیمتر بر روی برگها ظاهر میشود. لکهها معمولاً به رنگ قهوهای روشن با حاشیهی مشخص به رنگ قهوهای تیره ارغوانی مایل به قرمز هستند.
با پیشرفت بیماری، این لکهها به هم متصل شده و برگها ابتدا زرد، سپس قهوهای و در نهایت نکروزه میشوند.
بافت استرومای قارچ به صورت نقاط سیاه رنگ در متن لکههای آلوده ظاهر شده و با تشکیل پوشش مخملی شکلی از کنیدیبریها و کنیدیهای قارچ در سطح بافت استروما، متن لکهها به رنگ خاکستری درمیآید.
تحت شرایط اقلیمی مساعد، بیماری موجب نابودی برگهای آلوده میشود. گیاهان آلوده با تولید سریع برگهای جدید نسبت به این پدیده واکنش نشان میدهند که این برگها نیز به نوبهی خود آلوده شده و از بین میروند.
علائم بیماری روی دمبرگ بهصورت لکههای تقریباً بیضوی و مشابه لکههای روی برگ است. علائم بیماری در خوزستان معمولاً اسفند ظاهر و در ماههای فروردین و اردیبهشت گسترش مییابد.
عامل بیماری:
عامل بیماری قارچ Cercospora beticola متعلق به رده قارچهای ناقص است. مدارک غیر مستقیمی مبنی بر تولیدمثل جنسی قارچ در اروپا بهدست آمده است.
قارچ عامل بیماری علاوه بر چغندرقند، سایر گونههای جنسBeta spp، اسفناج و برخی از علفهای هرز نظیر سلمه، تاج خروس و ترشک را نیز آلوده میکند. بقایای قارچ به صورت فعال روی علفهای هرز و یا به صورت استروما روی بقایای گیاهی است.
تنوع مورفولوژیکی و ژنتیکی بالایی از جدایههای این قارچ از مناطق مختلف جغرافیایی در ایران و اروپا گزارش شده است. اما این تنوع در بیماریزایی جدایهها چندان نمودی ندارد، بهطوری که رقمهای مقاوم به بیماری، در برابر تمام جدایهها واکنش یکسانی از خود بروز میدهند.
خسارت بیماری:
کاهش عملکرد ناشی از بیماری در اقصی نقاط جهان گزارش شده است. برای مثال در بلغارستان افت عملکرد تا ۵۵ درصد، در آلمان تا ۴۰ درصد و در کلرادو آمریکا تا ۳۰ درصد گزارش شده است.
بیماری با تشکیل فرآیند لکههای آلوده روی برگ، موجب نابودی برگها میشود. گیاه در پاسخ به این پدیده با تولید برگهای جدید که به رشد مجدد بوته موسوم است، از مادهی خشک ذخیره خود استفاده میکند که پیامد آن، کاهش عملکرد و به ویژه کیفیت محصول است.
بررسیها نشان داده است که بهدلیل کاهش فعالیت فتوسنتزی و شاخص سطح برگ، به ازاء یک درصد افزایش شدت آلودگی، عملکرد محصول سه دهم درصد کاهش یافته است.
مطالعهی خسارت بیماری در خوزستان نشان داد که به ازای هر واحد افزایش در شدت آلودگی، عملکرد ریشه و شکر به ترتیب ۲/۶ و ۸/۹ درصد کاهش مییابد.
شدت آلودگی، یک مقایس نه گانه است که در آن، نمره (۱) به بوتههای سالم و نمره (۹) به بوتههای کاملاً آلوده و فاقد برگ سالم اختصاص مییابد.
مدیریت بیماری:
جدای از به کارگیری روشهای زراعی نظیر تناوب، کشت مناسب و شخم عمیق که در راستای کاهش مایهی تلقیح اولیه صورت میگیرد، استفاده از رقمهای مقاوم و کاربرد قارچکشهای مختلف، راهکارهای اصلی مقابله با این بیماری هستند.
نتایج بررسیهای مختلف در ارتباط با کنترل بیماری در کشت پاییزه در خوزستان نشان داده است که با وجود آنکه، تاریخ کاشت دیر هنگام باعث کاهش شدت بیماری میشود، اما کاهش عملکرد را نیز به دنبال خواهد داشت .
با توجه به واکنش متفاوت رقمهای مختلف نسبت به بیماری و وجود رقمهای متحمل یا مقاوم در شرایط استان خوزستان، میتوان با کاشت این رقمها از گزند بیماری در امان بود.
در شرایطی که بیماری در کشت پاییزه به صورت اپیدمی ظاهر شود، میتوان آن را با یک یا دو سمپاشی با سمهایی نظیر مانکوزب مهار کرد.
بیماری در کشت بهاره در شرایط ایران چندان اهمیتی ندارد و صرفاً در منطقهی مغان و در برخی از سالها با سمپاشی کنترل شده است.
با توجه به اینکه یکی از محدودیتهای کشت پاییزه پدیده بولتینگ (ساقهروی) است، لذا برای منطقهی خوزستان و مناطق مشابه باید رقمهایی با ویژگیهای مقاوم ـ متحمل به بولتینگ و سرکوسپورا توصیه شود.
بیماری سفیدک سطحی چغندرقند
بیماری سفیدک پودری در تمام نواحی چغندرکاری وجود دارد و جزء بیماریهای رایج و شایع مزارع چغندرقند محسوب میشود. در اثر بیماری، عملکرد و درصد قند کاهش مییابد.
کاهش عملکرد در اثر بیماری سفیدک پوردی به زمان و شدت آلودگی بستگی دارد. بیماری در کشت پاییزه و در زراعت بذری نیز گزارش شده است. در کشت پاییزه، حداکثر شاخص آلودگی ۲۰ درصد برآورد شده است.
علائم بیماری:
علائم بیماری ظهور گالهایی روی دمبرگ و پهنک برگ است که به رنگ صورتی، قرمز یا قهوهای مایل به سبز هستند. گالهای روی برگ به رنگ زرد مایل به کرم نیز دیده میشوند. اندازه گالهای روی برگ و دمبرگ کمتر از یک سانتیمتر است.
طوقه بیش از برگها به گال زگیلی آلوده میشود. گالهای روی طوقه معمولاً به قطر ۱۲-۸ سانتیمتر و وزن آنها در برخی موارد، به یک کیلوگرم میرسد. رنگ گالهای روی طوقه از قرمز تا قهوهای مایل به سبز متغیر است.
عامل بیماری:
قارچ عامل بیماری Urophlycis leproides نام دارد که جزو قارچهای رده کیتریدیومیست محسوب میشود. این قارچ دارای اسپورهای استراحتی به ابعاد ۳۰-۲۰×۴۰-۳۵ میکرون است که در درون گال تشکیل میشودو پس از تجزیه ی گال در خاک رها شده و تولید زئوسپورهای تک تاژکی میکند.
تاژک زئوسپورها از نوع شلاقی است. قارچ عامل بیماری، پارازیت اجباری بوده و چغندر وحشی (Beta maritime) از دیگر میزبانهای آن در استان خوزستان است.
سایر مطالب:
مدیریت بیماری:
آبیاری صحیح مزرعه نقش مهمی در کاهش آلودگی به بیماری گال زگیلی دارد و زمانی که مزرعه بر اساس نیاز آبی گیاه آبیاری شود، درصد آلودگی حدود چهار برابر کمتر از موقعی است که مزرعه به صورت سنتی و مرسوم (در خوزستان) آبیاری شود.
تناوب با گیاهان غیر میزبان و حذف چغندر وحشی به عنوان علف هرز و منبع نگهداری بیماری اهمیت زیادی دارد. سمپاشی مزرعه با مانکوزب به محض بروز علائم بیماری (اوایل اسفند) درصد آلودگی را کاهش می دهد.